پرسشی که باید به آن پاسخ گفت این است که آیا بدنه این سازمان آنقدر خالی از نیروی انسانی توانمند است که همواره ناچاریم معضلات محیط زیستی را با تدبیر مدیرانی ناآشنا با سازمان محیط زیست حل کنیم؟
نیروهای متخصص بسیار قوی داریم
معصومه حسینپور، مدیر کل سابق دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست در پاسخ به قدس میگوید: معمولاً رؤسای سازمان محیط زیست خارج از بدنه کارشناسی این سازمان انتخاب و در پی آن، بیشتر معاونان ارشد سازمانی نیز از خارج این سازمان منصوب میشوند. البته مواردی از انتصاب معاونان این سازمان از بدنه مدیران با سابقه خود ملاحظه شده است. در حالی که این سازمان دارای نیروهای متخصص بسیار قوی و گاه شناخته شده در سطح بینالمللی است اما چندان در امور مدیریتی کلان از آنها استفاده نشده و اگر هم این افراد به صورت موردی به سمت معاونت سازمان حفاظت محیط زیست برسند باوجود ظرفیتهای تخصصی منحصربهفرد، بهعنوان ریاست سازمان انتخاب نمیشوند و حتی پس از مدتی از این منصب هم کنار گذاشته شده و با مدیرانی خارج از بدنه کارشناسی سازمان جایگزین میشوند.
وی سپس به پیامدهای موضوع یاد شده میپردازد و میافزاید: طبیعی است وقتی مدیری دارای سوابق تجربی و اجرایی مرتبط نباشد حتی با وجود سوابق علمی درخشان، در چارهاندیشی برای برونرفت از چالشهای زیست محیطی با مشکل روبهرو است و در نتیجه نمیتواند تأثیرگذار باشد.
حسینپور در خصوص راهکارش برای رفع مشکل یاد شده هم میگوید: انتخاب مدیریت کلان این سازمان از بدنه کارشناسی راهگشا خواهد بود. فضای موجود و دوره کوتاه مدیریتی مدیران منصوب شده خارج از بدنه کارشناسی، فرصت لازم برای کسب تجربه و تصمیمگیری کاربردی در زمینههای مورد نیاز را نمیدهد.
هیچ الگوی علمی برای انتخاب مدیران وجود ندارد
دکتر اسماعیل کهرم که بیش از ۲۰ سال سابقه حضور در سازمان حفاظت محیط زیست دارد و به عنوان مشاور رئیس این سازمان در دوره دولت تدبیر و امید نیز ایفای نقش کرده در این باره به قدس میگوید: سیستم انتخاب مدیران و معاونان در سازمان محیط زیست شرایط و سختیهای خاص خود را دارد. به همین دلیل رشته انتخاب مدیران و معاونان آنقدر باریک میشود که به دو تا سه نفر میرسد. موضوعی که گاهی مدیران را با دردسرهایی روبهرو میکند؛ بهطوری که معمولاً از بستگان خودشان برای معاونتها انتخاب میکنند و یا به سطح استان میروند و با پیدا کردن کسانی که هم ردیف سازمانی دارند، آنان را به مقام معاونت سازمان منصوب میکنند و معمولاً هم این افراد از میان شیلاتیها و نیروهای حفاظتی انتخاب میشوند.
وی با تأکید بر اینکه سازمان حفاظت محیط زیست کشور هیچ الگو و معیار علمی برای انتخاب مدیران ندارد، میگوید: یعنی نه میزان تحصیلات و نه سابقه فعالیت در رسیدن به پست معاونت و یا ریاست سازمان محیط زیست تأثیرگذار نیست. وی در خصوص پیامدهای موضوع یاد شده هم میگوید: با این سیستم انتصاب مدیران هیچ بارقه امیدی در بهبود شرایط محیط زیست کشور دیده نمیشود. یعنی اگر مدیری انتخاب شود که بتواند کوچکترین تغییر مثبتی در وضعیت موجود سازمان ایجاد کند آن وقت فعالان زیست محیطی از خوشحالی دو متر به هوا میپرند.
در انتخاب مدیران، اولویت باید بدنه کارشناسی سازمان باشد
محمد هادی حیدرزاده، مشاور معاون خدماتی سازمان شهرداری تهران و مدیر کل پیشین حفاظت محیط زیست استان تهران هم با اشاره به اینکه مدیران سازمان حفاظت محیط زیست بهویژه در رده معاونان در دورههای گذشته خارج از بدنه این سازمان بودهاند، میگوید: ریشه این مشکل هم به دو موضوع برمیگردد؛ نخست اینکه پرورش افراد در سطح مدیر خیلی مورد توجه سازمان نبوده است. دوم سازمان حفاظت محیط زیست فرایند و الگوی مشخصی برای شناسایی و ارزیابی مستمر افراد برای انتخاب مدیران ندارد. در نتیجه فردی که به عنوان رئیس سازمان انتخاب یا منصوب میشود در بعضی از پُستها با کمبود نیرو مواجه میشود و به ناچار از بیرون بدنه، مدیر میآورد. این درحالی است که مثلاً سازمان شهرداری تهران با بخش دانشگاه قراردادی منعقد کرده که افراد از لحاظ هوش، رفتاری، فنی و پارامترهای دیگر مورد ارزیابی قرار میگیرند و در نهایت مشخص میشود چه کسانی برای پستهای مدیریتی مناسب هستند.
وی تهیه مدلی مشخص برای ارزیابی و انتخاب افراد برای مدیریت در سازمان حفاظت محیط زیست را ضروری میداند و میگوید: این سازمان باید برای انتخاب مدیر در هر پستی شاخصهایی مثل میزان تخصص، سابقه فعالیت، برخورداری از ارتباطات کافی و ظرفیتهای بینالمللی و... تعریف کند تا افراد بر اساس آنها انتخاب شوند. البته اولویت انتخاب باید با افراد داخل سازمان باشد و اگر با شاخصهای مورد نظر کسی در سازمان نبود آنوقت باید دنبال گزینههای بیرون از سازمان بود.
حیدرزاده بزرگترین مشکل انتخاب مدیران خارج از بدنه سازمان حفاظت محیط زیست را زمانبر شدن انجام امور میداند و میگوید: ما این مشکل را فقط در هسته معاونان سازمان مشاهده میکنیم که گاهی از بیرون وارد سازمان میشوند و اگر این افراد بتوانند با خود افکار و ایدههای نو بیاورند و ظرفیتهای تازهای ایجاد کنند و ارتباطات سازمان را توسعه بدهند برای سازمان خوب است. ضمن اینکه مدیرانی که از خارج از سازمان میآیند چون نسبت به گذشته سازمان تعصب و پیشداوری ندارند بهتر عملکرد سازمان را مورد نقد و ارزیابی قرار میدهند و نقاط ضعفش را میبینند و اگر توانمند باشند درصدد اصلاح آنها برمیآیند.اما اگر این گونه مدیران فقط بر اساس روابط انتخاب شده باشند آنوقت تا بخواهند سازمان و ظرفیتهایش را بشناسند زمان زیادی را از دست میدهند و بهرهوری کاریشان پایین میآید.
نظر شما